زیباترین محدودیت دنیا

زیباترین محدودیت دنیا

من یک دخترم !دستانم بالین کودک فردایم خواهد شد بی حرمتش نخواهم کرد
زیباترین محدودیت دنیا

زیباترین محدودیت دنیا

من یک دخترم !دستانم بالین کودک فردایم خواهد شد بی حرمتش نخواهم کرد

حسرت نداشته ها...؟؟؟

عکس و تصویر گوشه ای سرسجاده، مادری نشسته بود... پیر... کمرش کمی خمیده... چروک های صورتش معلوم بود... ...

گوشه ای سرسجاده، مادری نشسته بود... پیر... کمرش کمی خمیده...

چروک های صورتش معلوم بود... مفاتیح دستش را برعکس گرفته بود...

 لبخند کم رنگی زدم به سادگی اش...

گفتم چی میخوای بخونی؟!! گفت زیارت عاشورا...

با گوشه ی چادرش نمِ اشکش را پاک کرد...

 لب باز کرد به اینکه سواد خواندن نداشت و ناراحت بود

... نه چون سواد نداشت... نه... چون نمیتوانست قرآن و دعا بخواند...

بعد از کمی عقده گشایی شکرخدا گفت که دایی اش به قول خودش ملا بوده و نماز خواندن یادشان داده...

 آرام برایش زیارت عاشورا خواندم و او پشت سرم تکرار کرد...

 طول کشید اما لذت داشت...

 برایم کلی دعا کرد و از خدا خوشبختی و عاقبت بخیری ام را خواست...

 از او یاد گرفتم که حسرت نداشتن هایی را بخورم که می ارزند برای حسرت کشیدن...

یادم داد شکر کنم حتی برای خواندن نمازی هایی که شاید خیلی وقت ها به عادت خوانده میشوند...

او یادم داد... اگرچه سوادی نداشت ولی دلی پاک داشت...

 و او مادری بود از جنس مادربزرگ ها...

*السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک،

علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

و رحمة الله و برکاته

نظرات 2 + ارسال نظر
هـِבیـــﮧ الساداتـــ چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 22:39

اخیییی ... چه قشنگ

بسیجی دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 23:27 http://moontazar.blogfa.com

واقعا زیبا بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.